معنی فارسی overlavish
B2غرق کردن در تجمل و زرق و برق، به طور افراطی و غیر منطقی.
To indulge in excessive luxury or extravagance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دکور بیش از حد لوکس بود، با مقدار زیادی طلا و جزئیات زیبا.
مثال:
The decor was overlavish, with too much gold and extravagant details.
معنی(example):
آنها تمایل دارند رویدادهای خود را با دکوراسیونهای گرانقیمت بیش از حد شلوغ کنند.
مثال:
They tend to overlavish their events with expensive decorations.
معنی فارسی کلمه overlavish
:
غرق کردن در تجمل و زرق و برق، به طور افراطی و غیر منطقی.