معنی فارسی overlavishness
B2حالت یا کیفیت داشتن لوکس و زیبا به طور افراطی و غیر منطقی.
The state of being excessively luxurious or extravagant.
- NOUN
example
معنی(example):
زیبایی و تجملگری بسیار زیاد این مکان همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The overlavishness of the venue took everyone's breath away.
معنی(example):
تجملگری افراطی او در هر جزئیات رویداد مشهود بود.
مثال:
His overlavishness was evident in every detail of the event.
معنی فارسی کلمه overlavishness
:
حالت یا کیفیت داشتن لوکس و زیبا به طور افراطی و غیر منطقی.