معنی فارسی overlewdness
B1حالت یا صفت بیش از حد بیشرمانه بودن.
The quality of being excessively lewd.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد بیشرم بودن نمایش، تماشاگران را شوکه کرد.
مثال:
The overlewdness of the performance shocked the audience.
معنی(example):
منتقدان به بیشرم بودن بیش از حد در کمدی مدرن اشاره کردند.
مثال:
Critics pointed out the overlewdness in modern comedy.
معنی فارسی کلمه overlewdness
:
حالت یا صفت بیش از حد بیشرمانه بودن.