معنی فارسی overliberal
B2بسیار آزاداندیش، به معنای داشتن عقاید و سیاستهایی که بیش از حد رادیکال یا لیبرال هستند.
Having policies or attitudes that are excessively liberal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاستهای بیش از حد آزاداندیش دولت با واکنش منفی مواجه شده است.
مثال:
The overliberal policies of the government have faced backlash.
معنی(example):
برخی استدلال میکنند که بیش از حد آزاداندیش بودن میتواند به هرج و مرج منتهی شود.
مثال:
Some argue that being overliberal can lead to chaos.
معنی فارسی کلمه overliberal
:
بسیار آزاداندیش، به معنای داشتن عقاید و سیاستهایی که بیش از حد رادیکال یا لیبرال هستند.