معنی فارسی overlogically

B1

به صورت بیش از حد منطقی، بدون در نظر گرفتن سایر جنبه‌ها.

In an excessively logical manner; ignoring practical or emotional factors.

example
معنی(example):

او به مسئله به طرز بیش از حد منطقی نزدیک شد و راه‌حل‌های عملی را نادیده گرفت.

مثال:

She approached the problem overlogically, ignoring practical solutions.

معنی(example):

او وضعیت را به طرز بیش از حد منطقی تحلیل کرد و باعث شد جزئیات کلیدی را از دست بدهد.

مثال:

He analyzed the situation overlogically, causing him to miss key details.

معنی فارسی کلمه overlogically

: معنی overlogically به فارسی

به صورت بیش از حد منطقی، بدون در نظر گرفتن سایر جنبه‌ها.