معنی فارسی overloyal
B1وفاداری بیش از حد، نشاندهنده تعهد و پیوستگی بیش از اندازه به فرد یا گروهی خاص است که میتواند منجر به نادیده گرفتن واقعیتها شود.
Excessively loyal; showing unwavering allegiance and support sometimes to a fault.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به تیم مورد علاقهاش بیش از حد وفادار است و هرگز شک نمیکند.
مثال:
She is overloyal to her favorite team, never doubting them.
معنی(example):
وفاداری بیش از حد میتواند گاهی قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
Being overloyal can sometimes cloud your judgment.
معنی فارسی کلمه overloyal
:
وفاداری بیش از حد، نشاندهنده تعهد و پیوستگی بیش از اندازه به فرد یا گروهی خاص است که میتواند منجر به نادیده گرفتن واقعیتها شود.