معنی فارسی overloyally

B1

به طور بیش از حد وفادارانه، به شیوه‌ای که ممکن است به نفع آدمی نباشد.

In an excessively loyal manner; showing unwavering support often regardless of the situation.

example
معنی(example):

او به طرز بیش از حد وفادارانه‌ای از دوستش بدون هیچ سؤالی دفاع کرد.

مثال:

He acted overloyally by defending his friend without question.

معنی(example):

او به طرز بیش از حد وفادارانه‌ای ساکت ماند حتی زمانی که اشتباهات را دید.

مثال:

Overloyally, she remained silent even when she saw the mistakes.

معنی فارسی کلمه overloyally

: معنی overloyally به فارسی

به طور بیش از حد وفادارانه، به شیوه‌ای که ممکن است به نفع آدمی نباشد.