معنی فارسی overmelt
B1بیش از حد ذوب شدن، به ویژه در مورد مواد غذایی یا انواع دیگر.
To melt excessively, often leading to a state where it is no longer usable.
- VERB
example
معنی(example):
گرما میتواند باعث شود که شکلات بیش از حد ذوب شود و غیرقابل استفاده شود.
مثال:
The heat can cause the chocolate to overmelt and become unusable.
معنی(example):
اگر بستنی را بیش از حد بیرون بگذارید، بیش از حد ذوب خواهد شد.
مثال:
If you leave the ice cream out too long, it will overmelt.
معنی فارسی کلمه overmelt
:
بیش از حد ذوب شدن، به ویژه در مورد مواد غذایی یا انواع دیگر.