معنی فارسی overmelting

B1

عمل یا فرآیند ذوب شدن به حدی که منجر به مشکلات شود.

The act or process of melting to an excessive degree.

example
معنی(example):

ذوب شدن بیش از حد پلاستیک می‌تواند مواد شیمیایی مضر را به هوا آزاد کند.

مثال:

Overmelting plastic can release harmful chemicals into the air.

معنی(example):

مواظب باشید هنگام پخت و پز، زیرا ذوب شدن بیش از حد می‌تواند طعم غذایتان را خراب کند.

مثال:

Be careful when cooking; overmelting can ruin the taste of your dish.

معنی فارسی کلمه overmelting

: معنی overmelting به فارسی

عمل یا فرآیند ذوب شدن به حدی که منجر به مشکلات شود.