معنی فارسی overmerciful
B1بسیار مهربان و بخشنده، به ویژه به گونهای که ممکن است زیادهروی شود.
Showing an excessive amount of mercy or compassion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در برابر دانشآموزانش بسیار بخشنده بود و اغلب مهلتهای اضافی برای تکالیف آنها میداد.
مثال:
She was overmerciful towards her students, often giving them extensions on assignments.
معنی(example):
نگرش بسیار بخشندهاش باعث شد تا نتواند مرزها را مشخص کند.
مثال:
His overmerciful attitude made it difficult for him to set boundaries.
معنی فارسی کلمه overmerciful
:
بسیار مهربان و بخشنده، به ویژه به گونهای که ممکن است زیادهروی شود.