معنی فارسی overminutely
B1به معنای بررسی یا تحلیل چیزی با دقت بسیار زیاد و جزئی، که ممکن است باعث عدم توجه به کلیات شود.
In a manner that is excessively detailed or precise.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشمند نمونه را به دقت بسیار بررسی کرد تا نشانههای آلودگی را پیدا کند.
مثال:
The scientist examined the sample overminutely for any signs of contamination.
معنی(example):
او به جزئیات با دقت بسیار پرداخت و تصویر کلی را از دست داد.
مثال:
He focused overminutely on the details, missing the big picture.
معنی فارسی کلمه overminutely
:
به معنای بررسی یا تحلیل چیزی با دقت بسیار زیاد و جزئی، که ممکن است باعث عدم توجه به کلیات شود.