معنی فارسی overmystify

B1

به معنای پیچیده و مرموزکردن چیزی بیش از آنچه که هست و فهم آن را دشوارتر کردن.

To make something unnecessarily complex or mysterious.

example
معنی(example):

این ارائه به نوعی مفهومی ساده را بسیار پیچیده و مرموز کرد.

مثال:

The presentation tended to overmystify a simple concept.

معنی(example):

او نمی‌خواست روند کار را برای کارمندان جدید پیچیده کند.

مثال:

He did not want to overmystify the process for new employees.

معنی فارسی کلمه overmystify

: معنی overmystify به فارسی

به معنای پیچیده و مرموزکردن چیزی بیش از آنچه که هست و فهم آن را دشوارتر کردن.