معنی فارسی overminuteness
B1وجود دقتی بسیار زیاد و غیرضروری در یک مورد، که ممکن است باعث پیچیدگی یا سردرگمی شود.
The quality of being excessively detailed or meticulous.
- NOUN
example
معنی(example):
دقت بسیار زیاد گزارش او آن را دشوار برای خواندن کرد.
مثال:
The overminuteness of his report made it difficult to read.
معنی(example):
دقت بسیار زیاد او در برنامهریزی باعث تأخیر شد.
مثال:
Her overminuteness in planning caused delays.
معنی فارسی کلمه overminuteness
:
وجود دقتی بسیار زیاد و غیرضروری در یک مورد، که ممکن است باعث پیچیدگی یا سردرگمی شود.