معنی فارسی overnegligently
B1به صورت افراطی نادیدهکار
In a manner that shows excessive negligence.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بیش از حد بیتوجه عمل کرد وقتی که پروتکلهای ایمنی را نادیده گرفت.
مثال:
He acted overnegligently when he ignored the safety protocols.
معنی(example):
کارکنان به طور بیش از حد بیتوجه کار کردند و در نتیجه اشتباهات زیادی به وجود آمد.
مثال:
The staff worked overnegligently, resulting in many errors.
معنی فارسی کلمه overnegligently
:
به صورت افراطی نادیدهکار