معنی فارسی overnegligentness

B1

حالتی که فرد به طور قابل توجهی بی‌توجه و نادیده‌کار است.

The quality or state of being excessively negligent.

example
معنی(example):

نادیده‌کاری بیش از حد او در پروژه‌ای که با اجرای ضعیف انجام شد مشهود بود.

مثال:

His overnegligentness was evident in the poorly executed project.

معنی(example):

نادیده‌کاری بیش از حد کارکنان نگرانی‌های جدی ایجاد کرد.

مثال:

The overnegligentness of the staff raised serious concerns.

معنی فارسی کلمه overnegligentness

: معنی overnegligentness به فارسی

حالتی که فرد به طور قابل توجهی بی‌توجه و نادیده‌کار است.