معنی فارسی overoptimistically

B1

به طرز بیش از حد امیدوارانه‌ای فکر کردن و انتظار داشتنتیجه‌ای خیلی مثبت.

In a manner that is excessively hopeful or positive about the outcome of something.

example
معنی(example):

او به شکل بسیار خوشبینانه ای معتقد بود که پروژه در یک هفته تمام خواهد شد.

مثال:

She overoptimistically believed that the project would be finished in a week.

معنی(example):

او به شکل بسیار خوشبینانه ای فرض کرده بود که همه با برنامه او موافقت خواهند کرد.

مثال:

He overoptimistically assumed that everyone would agree with his plan.

معنی فارسی کلمه overoptimistically

: معنی overoptimistically به فارسی

به طرز بیش از حد امیدوارانه‌ای فکر کردن و انتظار داشتنتیجه‌ای خیلی مثبت.