معنی فارسی overorder
B1سفارش دادن یا درخواست بیش از نیاز حتی در مقدار منابع.
To request or purchase more of something than is needed.
- VERB
example
معنی(example):
اگر بیش از حد لوازم سفارش دهید، ممکن است فضایی برای ذخیره آنها نداشته باشید.
مثال:
If you overorder supplies, you might run out of storage space.
معنی(example):
آنها تمایل دارند برای رویدادهای بزرگ، غذای بیش از حد سفارش دهند.
مثال:
They tend to overorder food for large events.
معنی فارسی کلمه overorder
:
سفارش دادن یا درخواست بیش از نیاز حتی در مقدار منابع.