معنی فارسی overplenteous
B1فراوانی بیش از حد، به شکلی که بیش از حد نیاز باشد.
Excessively abundant or plentiful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محصول امسال بیش از حد فراوان بود و از تمام انتظارات فراتر رفت.
مثال:
The harvest was overplenteous this year, exceeding all expectations.
معنی(example):
خندههای بیش از حد آنها از انتهای خیابان شنیده میشد.
مثال:
Their overplenteous laughter could be heard from down the street.
معنی فارسی کلمه overplenteous
:
فراوانی بیش از حد، به شکلی که بیش از حد نیاز باشد.