معنی فارسی overplow
B1شخم زدن زمین به گونهای که اثرات منفی بر روی خاک و گیاهان ایجاد کند.
To till the soil excessively, which may harm the land and reduce fertility.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که زمین را بیش از حد شخم بزنند تا بازده محصولات را افزایش دهند.
مثال:
They decided to overplow the field to increase crop yield.
معنی(example):
شخم زدن بیش از حد میتواند به تخریب خاک در طول زمان منجر شود.
مثال:
Overplowing can lead to soil degradation over time.
معنی فارسی کلمه overplow
:
شخم زدن زمین به گونهای که اثرات منفی بر روی خاک و گیاهان ایجاد کند.