معنی فارسی overpollinate
B1عمل گردهافشانی به طرز بیش از حدی که میتواند به نتیجه منفی در رشد گیاهان منجر شود.
The act of pollinating excessively, which can lead to negative outcomes in plant growth.
- VERB
example
معنی(example):
کشاورزان گاهی نگران خطرات زیاد گردهافشانی در محصولات خود هستند.
مثال:
Farmers sometimes worry about the risks of overpollinate in their crops.
معنی(example):
گردهافشانی بیش از حد میتواند به گیاهان ضعیفتر و محصول کمتر منجر شود.
مثال:
Overpollinate can lead to weaker plants and lower yields.
معنی فارسی کلمه overpollinate
:
عمل گردهافشانی به طرز بیش از حدی که میتواند به نتیجه منفی در رشد گیاهان منجر شود.