معنی فارسی overpollinated

B2

وقتی که یک گیاه یا گل بیش از حد گرده‌افشانی شده باشد که ممکن است بر سلامت یا تنوع آن تأثیر بگذارد.

When a plant or flower has received an excess of pollen, which may affect its health or diversity.

example
معنی(example):

گل‌ها به نظر می‌رسند که به دلیل فراوانی زنبورها در این فصل، بیش از حد گرده‌افشانی شده‌اند.

مثال:

The flowers seem overpollinated due to the abundance of bees this season.

معنی(example):

اگر یک مزرعه بیش از حد گرده‌افشانی شود، ممکن است به کاهش تنوع گیاهی منجر شود.

مثال:

If a field is overpollinated, it might lead to a decline in plant diversity.

معنی فارسی کلمه overpollinated

: معنی overpollinated به فارسی

وقتی که یک گیاه یا گل بیش از حد گرده‌افشانی شده باشد که ممکن است بر سلامت یا تنوع آن تأثیر بگذارد.