معنی فارسی overprotraction

B2

وضعیتی که در آن چیزی به طرز بیش از حدی طولانی می‌شود.

The act of extending something excessively.

example
معنی(example):

طولانی شدن بیش از حد پروژه باعث تأخیر شد.

مثال:

The overprotraction of the project caused delays.

معنی(example):

طولانی شدن بیش از حد می‌تواند منجر به ناامیدی در بین اعضای تیم شود.

مثال:

Overprotraction can lead to frustrations among team members.

معنی فارسی کلمه overprotraction

: معنی overprotraction به فارسی

وضعیتی که در آن چیزی به طرز بیش از حدی طولانی می‌شود.