معنی فارسی overproudly
B1رفتار یا گفتن چیزهایی به طور بیش از حد با افتخار یا تکبر.
In an excessively proud manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با افتخار در مورد دستاوردهایش صحبت کرد.
مثال:
He spoke overproudly about his achievements.
معنی(example):
او وقتی جایزه را برد با افتخار رفتار کرد.
مثال:
She acted overproudly when she won the award.
معنی فارسی کلمه overproudly
:
رفتار یا گفتن چیزهایی به طور بیش از حد با افتخار یا تکبر.