معنی فارسی overrighteousness
B1حالت یا کیفیت عمل کردن با درستکاری بیش از حد، که ممکن است منجر به رفتارهای قضاوتی و اجتماعی ناکارآمد شود.
The quality of being excessively moral or upright, often resulting in judgmental attitudes.
- NOUN
example
معنی(example):
درستکاری بیش از حد او باعث شد که نتواند با دیگران ارتباط برقرار کند.
مثال:
His overrighteousness made it hard for him to connect with others.
معنی(example):
درستکاری بیش از حد میتواند به انزوای اجتماعی منجر شود.
مثال:
Overrighteousness can lead to social isolation.
معنی فارسی کلمه overrighteousness
:
حالت یا کیفیت عمل کردن با درستکاری بیش از حد، که ممکن است منجر به رفتارهای قضاوتی و اجتماعی ناکارآمد شود.