معنی فارسی overrigidity
B1حالت یا کیفیت سختگیر بودن و عدم انعطافپذیری، که ممکن است مانع خلاقیت و نوآوری شود.
The quality of being inflexible or rigid, often obstructing adaptation or creativity.
- NOUN
example
معنی(example):
سختگیری بیش از حد سازمان خلاقیت را خفه کرد.
مثال:
The overrigidity of the organization stifled creativity.
معنی(example):
سختگیری بیش از حد در تفکر میتواند حل مسائل را مختل کند.
مثال:
Overrigidity in thinking can hinder problem-solving.
معنی فارسی کلمه overrigidity
:
حالت یا کیفیت سختگیر بودن و عدم انعطافپذیری، که ممکن است مانع خلاقیت و نوآوری شود.