معنی فارسی overrigorously
B1بهطور بسیار سختگیرانه و بدون نرمش.
In an excessively strict manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور بسیار سختگیرانهای برای امتحان مطالعه کرد و تمام آزمونهای تمرینی ممکن را انجام داد.
مثال:
She studied overrigorously for the exam, completing every possible practice test.
معنی(example):
کمیته پروژه را بهطور بسیار سختگیرانه ارزیابی کرد.
مثال:
The project was assessed overrigorously by the committee.
معنی فارسی کلمه overrigorously
:
بهطور بسیار سختگیرانه و بدون نرمش.