معنی فارسی overrim
B1لبه یا نوار اضافی که معمولاً برای جلوگیری از سرریزی استفاده میشود.
An additional rim that serves to contain or prevent spillage.
- NOUN
example
معنی(example):
فنجان دارای لبهای بود که از ریختن مایعات جلوگیری میکرد.
مثال:
The cup had an overrim that prevented spills.
معنی(example):
یک لبه میتواند به حفظ محتویات درون ظرف کمک کند.
مثال:
An overrim can help keep the contents securely inside.
معنی فارسی کلمه overrim
:
لبه یا نوار اضافی که معمولاً برای جلوگیری از سرریزی استفاده میشود.