معنی فارسی oversowing

B1

فرایند یا عمل بیش از حد کاشتن دانه‌ها یا گیاهان.

The process or act of sowing seeds excessively.

example
معنی(example):

بیش از حد کاشتن می‌تواند به چگالی بالاتر گیاهان منجر شود.

مثال:

Oversowing can lead to a higher density of plants.

معنی(example):

تکنیک بیش از حد کاشتن به برنامه‌ریزی دقیق نیاز دارد.

مثال:

The technique of oversowing requires careful planning.

معنی فارسی کلمه oversowing

: معنی oversowing به فارسی

فرایند یا عمل بیش از حد کاشتن دانه‌ها یا گیاهان.