معنی فارسی overspacious

B1

بیش از حد بزرگ و جادار، به گونه‌ای که حس شلوغی یا راحتی نداشته باشد.

Excessively large and spacious, to the point of feeling empty or uncomfortable.

example
معنی(example):

اتاق بدون هیچ مبلمانی احساس بیش از حد بزرگ بودن می‌کرد.

مثال:

The room felt overspacious without any furniture.

معنی(example):

چیدمان بیش از حد بزرگ می‌تواند باعث شود که فضا خالی به نظر برسد.

مثال:

An overspacious layout can make a space feel empty.

معنی فارسی کلمه overspacious

: معنی overspacious به فارسی

بیش از حد بزرگ و جادار، به گونه‌ای که حس شلوغی یا راحتی نداشته باشد.