معنی فارسی overspring

B1

به معنای رشد یا جوانه زدن بیش از حد و خارج از انتظار است.

To grow or sprout excessively or more than what is typical.

example
معنی(example):

به نظر می‌رسد که گیاهان در فصل بارانی بیش از حد رشد می‌کنند.

مثال:

The plants seem to overspring during the rainy season.

معنی(example):

اگر آنها را هرس نکنید، گل‌ها بیش از حد رشد خواهند کرد.

مثال:

If you don't prune them, the flowers will overspring.

معنی فارسی کلمه overspring

: معنی overspring به فارسی

به معنای رشد یا جوانه زدن بیش از حد و خارج از انتظار است.