معنی فارسی oversprung
B1پرش بیش از حد، اشاره به حالتی که کسی یا چیزی فراتر از حد معمول میپرد.
Having jumped or leaped excessively.
- VERB
example
معنی(example):
سگ بیش از حد از روی حصار پرید و فرار کرد.
مثال:
The dog oversprung over the fence and ran away.
معنی(example):
او به دلیل هیجان بیش از حد از روی مبل پرید.
مثال:
He oversprung from the couch in excitement.
معنی فارسی کلمه oversprung
:
پرش بیش از حد، اشاره به حالتی که کسی یا چیزی فراتر از حد معمول میپرد.