معنی فارسی oversqueamish
B1بیش از حد حساس و یا بیتاب، به ویژه در مورد مشکلات جسمی یا وضعیتهای ناخوشایند.
Excessively squeamish; overly sensitive to unpleasant or gruesome details.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به قدری حساس است که نمیتواند دیدن خون را تحمل کند.
مثال:
He's so oversqueamish that he can't handle the sight of blood.
معنی(example):
طبیعت بسیار حساس او باعث میشود که تماشای فیلمهای ترسناک سخت باشد.
مثال:
Her oversqueamish nature makes it hard to watch horror movies.
معنی فارسی کلمه oversqueamish
:
بیش از حد حساس و یا بیتاب، به ویژه در مورد مشکلات جسمی یا وضعیتهای ناخوشایند.