معنی فارسی oversqueamishness

B1

زودرنجی، یا حساسیّت بیش از حد به مسائل کوچک و جزئی، که می‌تواند باعث شود فرد نتواند به راحتی با محیط یا دیگران ارتباط برقرار کند.

Excessive sensitivity or fastidiousness, especially regarding trivial matters.

example
معنی(example):

زودرنجی او باعث شد که در امتحان غذاهای جدید تردید کند.

مثال:

His oversqueamishness made him hesitate to try new foods.

معنی(example):

زودرنجی او معمولاً او را در موقعیت‌های اجتماعی عقب نگه می‌داشت.

مثال:

Her oversqueamishness often held her back in social situations.

معنی فارسی کلمه oversqueamishness

: معنی oversqueamishness به فارسی

زودرنجی، یا حساسیّت بیش از حد به مسائل کوچک و جزئی، که می‌تواند باعث شود فرد نتواند به راحتی با محیط یا دیگران ارتباط برقرار کند.