معنی فارسی oversshot
B1تیراندازی که از حد لازم فراتر رفته است و سبب عدم دقت در هدف میشود.
A shot that exceeds the intended target or goal, resulting in a miss.
- NOUN
example
معنی(example):
کماندار یک تیر بیش از حد بلند زد و هدف را کاملاً از دست داد.
مثال:
The archer made an overshot and missed the target completely.
معنی(example):
تیر بیش از حد او در ارائه باعث سردرگمی در میان تماشاگران شد.
مثال:
Her overshot in the presentation led to confusion among the audience.
معنی فارسی کلمه oversshot
:
تیراندازی که از حد لازم فراتر رفته است و سبب عدم دقت در هدف میشود.