معنی فارسی overstraightness

B1

سخت‌گیری بیش از حد، عدم انعطاف در رفتار و نگرش که ممکن است باعث ناراحتی دیگران شود.

The quality of being excessively strict or rigid in behavior or attitude.

example
معنی(example):

سخت‌گیری بیش از حد او در گفتگو دیگران را ناراحت کرد.

مثال:

Her overstraightness in the conversation made others uncomfortable.

معنی(example):

سخت‌گیری بیش از حد او می‌توانست به عنوان نداشتن انعطاف‌پذیری دیده شود.

مثال:

His overstraightness could be seen as a lack of flexibility.

معنی فارسی کلمه overstraightness

: معنی overstraightness به فارسی

سخت‌گیری بیش از حد، عدم انعطاف در رفتار و نگرش که ممکن است باعث ناراحتی دیگران شود.