معنی فارسی oversystematizing
B1سیستمسازی بیش از حد، به معنای ایجاد ساختارهای پیچیده در یک فرآیند است که میتواند به انعطافپذیری کم و دشواری در عمل منجر شود.
The act of making something overly systematic or regimented.
- OTHER
example
معنی(example):
سیستمسازی بیش از حد روند را خیلی سختگیرانه کرد.
مثال:
The oversystematizing of the process made it too rigid.
معنی(example):
سیستمسازی بیش از حد میتواند منجر به کمبود خلاقیت شود.
مثال:
Oversystematizing can lead to a lack of creativity.
معنی فارسی کلمه oversystematizing
:
سیستمسازی بیش از حد، به معنای ایجاد ساختارهای پیچیده در یک فرآیند است که میتواند به انعطافپذیری کم و دشواری در عمل منجر شود.