معنی فارسی overthwartwise
B1به معنای رویکردی غیرمستقیم یا پیچیده در مدیریت یک وضعیت.
In an indirect or complicated manner
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت را به طور غیرمستقیم مدیریت کرد و همه را در حال حدس زدن نگه داشت.
مثال:
He handled the situation overthwartwise, keeping everyone guessing.
معنی(example):
استفاده از یک رویکرد غیرمستقیم گاهی میتواند در مذاکرات مفید باشد.
مثال:
Using an overthwartwise approach can sometimes be beneficial in negotiations.
معنی فارسی کلمه overthwartwise
:
به معنای رویکردی غیرمستقیم یا پیچیده در مدیریت یک وضعیت.