معنی فارسی overtill

B1

به معنای زیر و رو کردن زمین به فراوانی یا بیشتر از حد معمول است.

To plow or till the soil excessively or more than necessary.

example
معنی(example):

ما باید خاک را بیش از حد شخم زنیم تا رشد محصولات بهتر شود.

مثال:

We need to overtill the soil for better crop growth.

معنی(example):

او تصمیم گرفت برای آماده‌سازی بهار باغچه‌ها را بیش از حد شخم بزند.

مثال:

He chose to overtill the garden beds in preparation for spring.

معنی فارسی کلمه overtill

: معنی overtill به فارسی

به معنای زیر و رو کردن زمین به فراوانی یا بیشتر از حد معمول است.