معنی فارسی overtimbered

B1

به معنای خیلی چوبی و ساختار یافته با چوب به‌طور زائد است.

Constructed or designed with an excessive amount of timber.

example
معنی(example):

خانه بیش از حد چوبی بود و ظاهری روستایی به آن داد.

مثال:

The house was overtimbered, giving it a rustic appearance.

معنی(example):

آنها برای کلبه جدید طراحی بیش از حد چوبی را انتخاب کردند.

مثال:

They decided on an overtimbered design for the new cabin.

معنی فارسی کلمه overtimbered

: معنی overtimbered به فارسی

به معنای خیلی چوبی و ساختار یافته با چوب به‌طور زائد است.