معنی فارسی overtilt
B1به معنای کج شدن به اندازهای بیشتر از حد طبیعی است.
To tilt excessively or more than normal.
- VERB
example
معنی(example):
سازه در طول زلزله شروع به کج شدن بیش از حد کرد.
مثال:
The structure began to overtilt during the earthquake.
معنی(example):
او متوجه شد که علامت بیش از حد کج شده و نیاز به تنظیم دارد.
مثال:
He noticed the sign overtilt, indicating it needed adjustment.
معنی فارسی کلمه overtilt
:
به معنای کج شدن به اندازهای بیشتر از حد طبیعی است.