معنی فارسی overtopple
B1واژگون کردن و به زمین انداختن چیزی به دلیل نیروی زیاد.
To overturn or topple something due to force.
- VERB
example
معنی(example):
باد ناگهانی میتواند مجسمه بزرگ را واژگون کند.
مثال:
The sudden gust of wind can overtopple the large statue.
معنی(example):
باران شدید ممکن است ساختار شکننده را واژگون کند.
مثال:
Heavy rain may overtopple the fragile structure.
معنی فارسی کلمه overtopple
:
واژگون کردن و به زمین انداختن چیزی به دلیل نیروی زیاد.