معنی فارسی overvaried

B1

بسیار متنوع، به معنای وجود تنوع بیش از حد، به ویژه به شکلی که نظم و ترتیب را به هم بریزد.

Having an excessive variety or diversity, often leading to confusion.

example
معنی(example):

تزئینات در اتاق بسیار متنوع بودند و آن را شلوغ به نظر می‌رساند.

مثال:

The decorations in the room were overvaried, making it look chaotic.

معنی(example):

سلیقه او در موسیقی بسیار متنوع است و انتخاب یک لیست پخش را سخت می‌کند.

مثال:

His taste in music is overvaried, which makes it hard to choose a playlist.

معنی فارسی کلمه overvaried

: معنی overvaried به فارسی

بسیار متنوع، به معنای وجود تنوع بیش از حد، به ویژه به شکلی که نظم و ترتیب را به هم بریزد.