معنی فارسی overvariety
B1تنوع بیش از حد، اشاره به وجود تعداد زیادی از نوعها یا اشکال مختلف که ممکن است باعث سردرگمی یا نارضایتی شود.
An excessive variety, referring to an abundance of types or kinds that may lead to confusion or dissatisfaction.
- NOUN
example
معنی(example):
تنوع بیش از حد گزینهها او را دچار سردرگمی کرد.
مثال:
The overvariety of options left him feeling overwhelmed.
معنی(example):
تنوع بیش از حد رنگها میتواند باعث شود نقاشی شلخته به نظر برسد.
مثال:
An overvariety of colors can make the painting look messy.
معنی فارسی کلمه overvariety
:
تنوع بیش از حد، اشاره به وجود تعداد زیادی از نوعها یا اشکال مختلف که ممکن است باعث سردرگمی یا نارضایتی شود.