معنی فارسی overwash

B2

شستشوی ناحیه‌ای به وسیله آب، به خصوص در اثر طوفان یا سیلاب.

To wash over something, especially by seawater or floodwaters.

example
معنی(example):

طوفان باعث شد که اقیانوس، سواحل را شستشو دهد.

مثال:

The storm caused the ocean to overwash the beach.

معنی(example):

آب‌های سیلابی می‌توانند مناطق پست را شستشو دهند.

مثال:

Floodwaters can overwash low-lying areas.

معنی فارسی کلمه overwash

: معنی overwash به فارسی

شستشوی ناحیه‌ای به وسیله آب، به خصوص در اثر طوفان یا سیلاب.