معنی فارسی overwiped

B1

عملی که در آن اطلاعات به طور کامل پاک می‌شود.

The process of completely erasing data or information, often beyond recovery.

example
معنی(example):

داده‌ها پاک‌شده‌اند و به همین دلیل امکان بازیابی آن‌ها وجود ندارد.

مثال:

The data was overwiped, making it impossible to recover.

معنی(example):

برای حفاظت از حریم خصوصی، برخی فایل‌ها از دستگاه حذف شدند.

مثال:

To protect privacy, some files were overwiped from the device.

معنی فارسی کلمه overwiped

: معنی overwiped به فارسی

عملی که در آن اطلاعات به طور کامل پاک می‌شود.