معنی فارسی paddlecock

B1

ابزاری که برای هدایت قایق‌ها یا کایاک‌ها به کار می‌رود.

A tool used to steer boats or kayaks.

example
معنی(example):

پادلیک برای هدایت قایق استفاده می‌شد.

مثال:

The paddlecock was used to steer the boat.

معنی(example):

او یاد گرفت که چگونه از پادلیک برای کایاک‌سواری استفاده کند.

مثال:

She learned how to use the paddlecock for kayaking.

معنی فارسی کلمه paddlecock

: معنی paddlecock به فارسی

ابزاری که برای هدایت قایق‌ها یا کایاک‌ها به کار می‌رود.