overesteem
ارزشگذاری بیش از حد، به معنای قضاوت نادرست از برتری یا ارزش فردی بر اساس ویژگیهای سطحی.
overexaggerate
بزرگنمایی بیش از حد، به معنای بیان نادرست و بیش از اندازه موضوع یا واقعه برای تأثیر عاطفی.
overexaggerating
عمل بزرگنمایی بیش از حد آن چیزی که وجود دارد، معمولاً برای جلب توجه یا احساسات منفی.
overexercise
ورزش بیش از حد، به معنای انجام فعالیت بدنی بهقدری است که ممکن است به سلامتی آسیب برساند.
overexercised
بیش از حد ورزش کرده، اشاره دارد به حالتی که فرد به علت فعالیت بدنی بیش از حد خسته یا آسیب دیده است.
overexercising
بیش از حد تمرین کردن، به معنای انجام تمرینات بدنی به گونهای که از حالت طبیعی و سالم خارج شود.
overexpand
گسترش بیش از حد، به معنای استفاده یا توسعه منابع به اندازهای که از قابلیت و ظرفیت فراتر رود.
overexpanded
بیش از حد توسعهیافته، به حالتی اشاره دارد که یک سازمان یا فرد فراتر از ظرفیتهای خود گسترش یافته و این امر منجر به مشکلاتی میشود.
overexpanding
بیش از حد در حال گسترش، به وضعیتی اطلاق میشود که رشد و گسترش فراتر از محدودههای منطقی و پایدار است.
overexpands
بیش از حد گسترش مییابد، به وضعیتی اشاره میکند که یک فعالیت یا پروژه فراتر از حالت عادی توسعه یابد.
overexpansive
بیش از حد گسترشیافته، به وضعیتی اطلاق میشود که استراتژی یا ایدهها بیش از اندازه عمومی یا متفاوت هستند.
overexpansively
بهصورت بیش از حد گسترشیافته، به شیوهای اشاره دارد که در آن اطلاعات به طور غیرضروری و با جزئیات زیاد ارائه میشوند.
overexpansiveness
بیش از حد گسترشیافتگی، به حالتی اشاره دارد که در آن یک پروژه یا ایده آنقدر گسترش مییابد که باعث ایجاد مشکلات یا سردرگمی میشود.
overexpect
بیش از حد انتظار داشتن به معنای داشتن انتظاراتی بیشتر از آنچه واقعاً ممکن است اتفاق بیفتد.