ovispermary
اویسپراری، مفهوم انتقال و نگهداری اسپرم در برخی از موجودات بدون مهره.
ovispermiduct
اویسپرمی‌داکت، مجرایی که اسپرم را به تخم‌ها می‌رساند.
ovist
اویست، فردی که به تحقیق و مطالعه در مورد حیوانات تخم‌گذار می‌پردازد.
ovistic
اوویستیک، مربوط به تخمک‌ها و فرآیندهای مرتبط با توسعه آنها است.
ovivorous
اوویوروس، به موجوداتی اطلاق می‌شود که از تخمک‌ها به عنوان منبع غذایی استفاده می‌کنند.
ovocyte
اووسیت، سلول تخمک در فرآیند تولید مثل است.
ovoelliptic
اووئلیپتیک، به اشکال تخم‌مرغی و بیضوی اشاره دارد.
ovoflavin
اووفلاوین، رنگدانه‌ای در زرده تخم‌مرغ که به رنگ آنها کمک می‌کند.
ovogenesis
اووژنز، فرآیند تولید تخمک‌ها در تولید مثل زنانه است.
ovogenetic
اووژنیک به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که به توسعه و تولید تخمک‌ها مربوط می‌شود.
ovogenous
اوووژنیک به سلول‌ها یا فرآیندهایی اطلاق می‌شود که تخمک تولید می‌کنند.
ovoglobulin
اووگلوبولین یک نوع پروتئین است که عمدتاً در سفیده تخم‌مرغ وجود دارد و برابر با پایداری و تغذیه مورد بررسی قرار می‌گیرد.
ovogonium
اووگونیا به سلول‌های بنیادی اطلاق می‌شود که به تولید تخمک‌ها منجر می‌شوند.
ovoidal
اوویدال به شکلی اطلاق می‌شود که شبیه به تخمک است و عموماً در توصیف اشکال بیضی استفاده می‌شود.
ovolemma
اولوما به غشای خارجی تخمک اشاره دارد که از تخمک در حال رشد حفاظت می‌کند.
ovolytic
اولاستیک به فرآیند یا فعالیتی اطلاق می‌شود که به تجزیه یا شکستن تخم‌ها مربوط می‌شود.
ovology
اولاژی به مطالعه تخم‌ها و روندهای مرتبط با آنها گفته می‌شود.
ovological
اولاژیک به ویژگی‌ها و جنبه‌های مرتبط با تخم‌ها اشاره دارد.
ovologist
اوولوژیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه مطالعه تخم‌ها و فرآیندهای مرتبط با آنها تخصص دارد.
ovolos
اولاوس به بخشی از مطالعات یا فرآیندهای مرتبط با تخم‌ها اشاره دارد.
ovomucoid
اوا موکویید پروتئینی در سفیده تخم‌مرغ است که در حساسیت‌ها نیز نقش دارد.
ovonic
اوونیک به رفتار خاص موادی اطلاق می‌شود که در کاربردهای الکترونیکی به کار می‌روند.
ovonics
اوونیک‌ها به خصوصیات و کاربردهای مواد الکتریکی در علم الکترونیک اشاره دارند.
ovopyriform
اووپیری فرم به شکلی اطلاق می‌شود که شبیه تخم مرغ است.
ovoplasm
اووپلاسم اشاره به مواد درون سلول‌های تخم دارد که در فرآیند تولید مثل نقش دارند.
ovoplasmic
اووپلاسمیک به ویژگی‌ها و محتوای اووپلاسم در سلول‌های تخم اشاره دارد.
ovorhomboid
اوورهمبویید به شکلی اطلاق می‌شود که شبیه به لوزی است و در گیاه‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ovorhomboidal
شکل بیضوی و لوزی مانند که در هندسه و طراحی استفاده می‌شود.
ovotesticular
وضعیت بیضه ای که در آن صفات تخمدانی و بیضه‌ای ترکیب شده است.
ovovitellin
پروتئینی که در تخم‌مرغ‌ها برای تغذیه جنین در حال رشد موجود است.
ovovivipara
گونه‌ای از جانوران که جنین‌ها درون بدن مادر رشد می‌کنند و سپس به دنیا می‌آیند.
ovoviviparism
روش تولید مثل که جنین‌ها در تخم‌های درون بدن مادر رشد می‌کنند.
ovoviviparity
تولید مثل زنده از تخم‌هایی که درون بدن مادر انجام می‌شود.
ovoviviparously
تولید مثل به طریقی که تخم‌ها درون بدن مادر جوجه‌کشی شده و نوزادان زنده متولد می‌شوند.
ovoviviparousness
ویژگی تولید مثل به روش اوووویویپر که در آن تخم‌ها درون بدن مادر جوجه‌کشی می‌شوند.
ovula
تخمک کوچک یا تخم در گیاهان که می‌تواند به تولید گیاه جدید کمک کند.
ovular
مربوط به تخمک یا شکل تخمکی در گیاهان و حیوانات.
ovulary
مربوط به بخش‌های تخمکی گیاه که در تولید دانه نقش دارند.
ovularian
مربوط به ویژگی‌ها یا فرایندهای تخمکی در موجودات زنده.
ovulatory
تخمک‌گذاری، مرحله‌ای در چرخه قاعدگی که در آن تخمک از تخمدان آزاد می‌شود.