pampinocele
وضعیتی پزشکی که در آن یک کیسه یا برآمدگی در اطراف یک رگ خونی تشکیل می‌شود.
pamplegia
پامپلیگیا، حالتی از فلج است که تمام بدن را درگیر می‌کند و معمولاً به دلیل آسیب به سیستم عصبی مرکزی رخ می‌دهد.
pampootee
پامپووتی، نوعی کفش سنتی است که معمولاً در جشن‌ها و مراسم‌های خاص پوشیده می‌شود.
pampootie
پامپوتی، نوعی کفش نرم و راحت است که معمولاً از چرم ساخته می‌شود.
pampre
پامپر، به نوعی گیاه اشاره دارد که ممکن است در برخی مناطق خاص رشد کند.
pamprodactyl
پامپروداکتیل به نوعی ساختار پا اشاره دارد که در برخی از حیوانات مشاهده می‌شود.
pamprodactylism
پامپروداکتیلیسم حالتی است که در آن حیوانات دارای ساختار پاهای خاصی هستند که به بقا کمک می‌کند.
pamprodactylous
پامپروداکتیلوس به معنای داشتن یک نوع پای ویژه است که انگشتان آن به طور غیرمعمولی تنظیم شده‌اند.
pampsychism
پامپسایکسیسم نظریه‌ای است که دلالت بر آگاهی جهانی همه چیز دارد.
pampsychist
پامپسایکسیست به شخصی اطلاق می‌شود که به نظریه پامپسایکسیسم اعتقاد دارد.
pams
پم نوعی تجهیزات یا پوشاک است که معمولاً برای راحتی در محیط‌های غیررسمی استفاده می‌شود.
pamunkey
پامونکی نام قبیله‌ای بومی است که در ایالت ویرجینیا زندگی می‌کند.
panabase
پانابیس به مجموعه‌ای از اصول پایه درک ژنتیک اشاره دارد.
panace
یک درمان یا راه حل کلی برای همه مشکلات، به خصوص مشکلات سلامتی.
panacean
مربوط به یک درمان کلی یا حل همه مشکلات.
panaceist
کسی که به راه‌حل‌های کلی یا درمان‌های عمومی اعتقاد دارد.
panached
بهبود یا تزئین کردن چیزی به طور ظریف.
panaches
تزئینات و دکوراسیون‌های ظریف در اشیاء یا هنر.
panachure
روش یا تکنیکی در ایجاد تنوع و ترکیب در طراحی یا هنر.
panadas
پانادا: نوعی خوراکی خوشمزه که عموماً از خمیر تهیه می‌شود و درون آن با مواد مختلف پر می‌شود.
panade
پاناد: مخلوطی از نان خیس خورده و مایعات که برای مرطوب کردن و بهبود بافت غذا استفاده می‌شود.
panaesthesia
پانستزی: حالتی که در آن فرد به طور کلی حساسیت بیشتری را تجربه می‌کند.
panaesthetic
پانستتیک: رویکردی که به تجربه کلی و ترکیب تمام حواس توجه می‌کند.
panagia
پاناجیا: مادر خدا، مریم مقدس، که در مسیحیت ارتدوکس بسیار مورد احترام است.
panagiarion
پاناجیریون: کتاب دعا یا متنی که شامل دعاها و احترام به مریم مقدس است.
panayan
پانایان به معنای درخشان و سرزنده است که غالباً برای توصیف چیزهای زیبا و جذاب استفاده می‌شود.
panayano
پانایانو لغتی در زبان محلی که ممکن است به موضوعات خاصی اشاره کند.
panak
پانک یک غذای خاص است که معمولاً در فرهنگ‌های خاص تهیه و سرو می‌شود.
panaka
پانکا به معنای مدیریت یا هدایت یک وضعیت به شکل دقت و مراقبت است.
panamaian
فرهنگ پانامایی به مجموعه‌ای از آداب و رسوم و هنرهای خاص اشاره دارد.
panaman
پانامان به فردی اطلاق می‌شود که به هویت فرهنگی و ملی خود افتخار می‌کند.
panamano
پانامانو، اصطلاحی مرتبط با فرهنگ یا سبک زندگی در پاناما.
panamic
پانامیک، اصطلاحی برای توصیف جنبه‌های مرتبط با یک سیستم یا حالت خاص.
panamint
پانامنت، اصطلاحی جغرافیایی برای اشاره به یک ناحیه کوهستانی خاص.
panamist
پانامیست، فردی که فرهنگ و ارزش‌های پاناما را می‌پذیرد و ترویج می‌دهد.
panapospory
پاناپوپبری، اصطلاحی علمی در زمینه گیاه‌شناسی به منظور توصیف یک پدیده خاص.
panarchy
پانارشی، نظریه‌ای درباره انواع متنوع حکومت و انعطاف‌پذیری در نظام‌های سیاسی.
panarchic
پانارکی به معنای وجود چندین نوع حکومت است که افراد می‌توانند یکی را انتخاب کنند.
panary
مدل پاناری به مدل‌هایی اشاره دارد که در آن چندین نوع سازمان اجتماعی وجود دارد.
panaris
پاناری به عفونتی اطلاق می‌شود که معمولاً انگشتان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.