papyrean
پاپیری به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که مشابه کاغذ پاپیروس باشد، معمولاً نرم و دارای بافت خاص.
papyrian
پاپیریان به مرتبط با یا شبیه به کاغذ پاپیروس اشاره دارد، معمولاً در زمینههای باستانشناسی و تاریخ.
papyrin
پاپیرین به موادی اشاره دارد که از کاغذ پاپیروس یا مشابه آن ساخته شده است.
papyrine
پاپیرین به مادهای اشاره دارد که معمولاً در گیاهان و خصوصیات آنها یافت میشود.
papyritious
پاپیریتی به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که شبیه به کاغذ پاپیروس یا حالتی نرم و بافتدار داشته باشد.
papyrocracy
پاپیروکراسی به سیستم اداری و بوروکراتیک اشاره دارد که به طور خاص به کاغذ و مستندات وابسته است.
papyrograph
پاپیروگراف، ابزار نوشتن بر روی پاپیروس که در زمانهای قدیم استفاده میشد.
papyrographer
پاپیروگرافر، فردی که در نوشتن و کار با پاپیروس تخصص دارد.
papyrological
پاپیروشناسی، علم بررسی و مطالعه متون و آثار موجود بر روی پاپیروس.
papyrologist
پاپیروشناس، فردی که در بررسی و مطالعه متون خطوط پاپیروس تخصص دارد.
papyrophobia
پاپیروفوبیا به معنای ترس از کاغذ است و معمولاً به عنوان نوعی اختلال اضطرابی در نظر گرفته میشود.
papyroplastics
پاپیروپلاستیکها به موادی گفته میشود که خواص و ظاهر کاغذ را دارند اما از مواد دیگر ساخته میشوند.
papyrotamia
پاپیروتامیا به هنر مربعی شکلی از کاغذ اشاره دارد که با تا کردن شکل میگیرد.
papyrotint
پاپیروتینتی به فرآیندی در رنگآمیزی و ارائه اثرات بصری بر روی کاغذ اشاره دارد.
papyrotype
پاپیروتایپ به روشی از چاپ که بر روی کاغذ انجام میشود، اشاره دارد.
papish
پاپیش به افرادی گفته میشود که به شدت به تعالیم و شخصیت پاپ وابستگی و اعتقاد دارند.
papisher
پاپیشر به شخصی اطلاق میشود که از پاپ و اقتدار او حمایت میکند.
papism
پاپیسم به اعتقاد به اقتدار پاپ و کلیسای کاتولیک اشاره دارد.
papistic
پاپیستی به رفتار و اعتقادات مرتبط با پاپ و پاپیسم اشاره دارد.
papistly
به شیوهای که به پاپ و پاپیسم مرتبط باشد.
papistlike
به شیوهای که مشاب یا تحت تأثیر پاپیست باشد.
papistry
پاپیست، اشاره به نظام یا معتقدان به قدرت پاپ در کلیسای کاتولیک.
papistries
مجموعهای از اعتقادات یا شیوههای مرتبط با پاپیسم.
papize
پاپیزه، به معنای پیروی از قوانین یا دستورات پاپ.
papless
بدون پاپ، اشاره به زمان یا وضعیت عدم وجود پاپ.
paplike
شبیه پاپ، اشاره به رفتار یا ویژگیهایی که به پاپ نسبت داده میشود.
papmeat
گوشت پاپ، غذایی که به طور خاص برای استفاده یا نشان دادن قدردانی از مقام پاپ تهیه میشود.
papolater
پاپولاتر به فردی اطلاق میشود که به طور افراطی به پاپ و مقام او احترام میگذارد و او را میپرستد.
papolatry
پاپولاتری به پرستش و احترام افراطی به پاپ اطلاق میشود.
papolatrous
پاپولاتر به فرد یا مواردی اطلاق میشود که به طور افراطی به پاپ تعلق دارند.
papooseroot
ریشه ای که در برخی فرهنگها به عنوان دارو یا ادویه استفاده میشود.
papoosh
نوعی غذا که معمولاً از ترکیب مواد خاص تهیه میشود و در فرهنگهای مختلف از محبوبیت برخوردار است.
papoula
گیاهی با گلهای زیبا که در باغها و فضاهای سبز رشد میکند.
pappain
پاپائین، آنزیم پروتئاز گیاهی استخراج شده از پاپایا، که در هضم پروتئینها کمک میکند.
pappea
پاپئا، جنسی از گیاهان گلدار که در خانواده گیاهان پاسیفلوراسه طبقهبندی میشود.
pappenheimer
گرانولهای پاپنهایمر، دانههای خاصی در سلولهای خون هستند که نشاندهنده اختلالات خونی میباشند.
pappescent
پاپسنت، اشاره به دانههای گیاهی که دارای پرز هستند و توسط باد جابجا میشوند.